اتفاق خوب
اتفاق خوب

حالِ … الانم و
هيچكي نمي فهمه
چشمات و مي بينم !
بگو بهم بگو
دستاي تو كجاس؟
من بي تو غمگينم …
وقتى كه ميخندى
چيزي به اسم درد
از خاطرم ميره…
حال عجيبيِ
كه بغض دارم و
گريم نمي گيره …
دستاي تو كجاست؟
دستايي كه من و
آرومم كنه
این اتفاق خوب
تكليف حسم و
معلوم مي كنه …
حال عجيبيِ…
كه بغض دارمو
گریم نمیگیره
تا قبل ديدنت
دنيا براي من
تكرار محض بود
اما ميون تو
با كل آدما
انگار يه مرز بود …
دستاي تو كجاست ؟
دستايي كه من و
آرومم كنه …
این اتفاق خوب
تكليف حسم و
معلوم مي كنه …
ترانه سرا: بیتا طائی